نوافلی که در سفر ساقط نمیگردند
بسمه تعالی
یکی از دلایل اهمیت نماز شب این است که حتی در سفر نیز نافله شب ساقط نمیگردد.
در عروة الوثقی ج1 ص763 چنین میخوانیم:
در سفر با شرایط مذکور، برخی از نوافل یومیه مانند نافله ظهر و عصر و نافله عشاء که همان نماز وتیره است حذف میشوند، بنابر این جایز نیست انسان نوافل یومیه را به قصد ورود به جا آورد، مگر اینکه نافله عشاء را به عنوان رسیدن به ثواب، بخواند، زیرا در سقوط و عدم سقوط نافله عشاء در سفر اختلاف است، بنابر این احتمال مطلوبیت هست، ولی نافله صبح و مغرب و نماز شب در سفر ساقط نمیگردند و همچنین سایر نمازهای مستحبی هم در سفر ساقط نمیگردند.
نکته: مرحوم طبرسی در تفسیر شریف مجمع البیان ذیل دو آیه آخر (آیات 285و 286) سوره بقره روایت مشهور زیر را از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکند که فرمود: من قرأ الآیتین من آخر سورة البقرة فی لیلة کفتاه. یعنی هر کس دو آیه آخر سوره بقره را شب بخواند این دو آیه او را از قیام در شب و نماز شب کفایت میکنند.
البته واضح است که این جواز منحصر به حالت اضطرار و زمانهای مخصوص است که بیدار شدن در شب و خواندن نماز شب ممکن نباشد، مثل زمانی که انسان در وسیله نقلیه عمومی و در سفر است و امکان تجدید وضو برای او نیست، نه اینکه کسی که توان بیدار شدن را دارد از روی تنبلی به جای نماز شب این دو آیه را بخواند که این امر صحیح نمیباشد.
این نکته حاوی دو مطلب است، مطلب اول اهمیت و ارزش فوق العاده این دو آیه است که جای نماز شب را میگیرد و مطلب دوم سهولت و آسانی فقه شیعه است که در موارد عسر و حرج مکلف را رها نکرده و به زحمت نینداخته بلکه بار را از روی دوش او برداشته است.
در عروه ج 1ص394در فصل سوم کتاب الصلاة که مربوط به اوقات نمازهای نافله میباشد در مسئله 8 میفرماید: وقت نماز شب بین نصف شب و فجر دوم (طلوع صبح صادق) است. و بهتر آن است که نماز شب را در وقت سحر که همان ثلث آخری شب است به جا آورد. و از این بهتر آن است که نزدیک صبح صادق به جا آورد.
سپس در مسئله 9 میفرماید: برای مسافر و جوانی که برایش خواندن نماز شب در وقت خود مشکل است، و کسی که عذر دارد مثل پیرمرد و پیرزن و کسی که از سرما یا محتلم شدن میترسد و مریض، مانعی ندارد که نماز شب را سر شب بخوانند. و این افراد باید نیت تعجیل کنند نه نیت اداء.
و در مسئله 10 یادآوری میکند که به طور کلی اگر امر دایر شود بین اینکه نماز شب را از وقت خودش زودتر بخواند یا قضای آن را به جا آورد بهتر آن است که قضای آن را به جا آورد.
و در مسئله 11 بیان میکند که اگر نماز شب را قبل از وقت خواند و در وقت بیدار شد دیگر اعاده نماز شب لازم نیست.
و در مسئله 12 به این نکته اشاره میفرماید که اگر صبح صادق طلوع کرد و چهار رکعت یا بیشتر را از نماز شب خوانده بود، در این صورت قبل از آنکه نافله صبح را بخواند بقیه رکعات نماز شب را بدون سوره میخواند و اگر قبل از اینکه چهار رکعت را تمام کند صبح صادق طلوع کرد اگر در حال خواندن نماز شب نیست که ابتدا نافله صبح را میخواند و بعد نماز صبح را و بعد هم قضای نماز شب را به جا میآورد و اگر در حال خواندن نماز شب صبح صادق طلوع کرد در این صورت نمازی را در حال خواندن آن است ادامه میدهد و بعد نافله و نماز صبح را میخواند و سپس قضای نماز شب خود را به جا میآورد.
نکته دیگر اینکه مستحب است نوافل یومیه را آهسته و نماز شب را بلند بخواند. در این زمینه ادعای اجماع امامیه هم شده است. به عبارتی از علامه بزرگوار محمد باقر مجلسی در بحارالانوار توجه فرمایید. ایشان در جلد 82 ص71 میفرماید: و نقل فی المنتهی اتفاق الاصحاب علی استحباب الاجهار فی صلاة اللیل و الاخفات فی صلاة النهار.
ترجمه: علامه حلی در کتاب منتهی اجماع علمای امامیه را بر استحباب بلند خواندن نماز شب و آهسته خواندن دیگر نمازهای نافله نقل نموده است. م/ش