آیت‌الله حاج شیخ منصور (عبدالرحیم)ابراهیمی جرجانی

گزارشاتی از جلسه ثقلین، خانه امام هادی علیه‌السلام و برخی از دیگر جلسات استاد

آیت‌الله حاج شیخ منصور (عبدالرحیم)ابراهیمی جرجانی

گزارشاتی از جلسه ثقلین، خانه امام هادی علیه‌السلام و برخی از دیگر جلسات استاد

آیت‌الله حاج شیخ منصور (عبدالرحیم)ابراهیمی جرجانی
قال الله تبارک و تعالی: قد افلح من زکاها و قدخاب من دساها و قال رسول الله صلی الله علیه و آله: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. همه می دانیم که اخلاق گم شده روزگار ماست و این سایت برای ارائه سخنان استاد اخلاق و عرفان محدث و فقیه و عارف بالله حاج شیخ منصور (عبدالرحیم) ابراهیمی جرجانی راه اندازی شده است. عرفان ما برگرفته از ادعیه و سخنان معصومین علیهم‌السلام است که در مصباح الشریعه، مفاتیح الجنان، چهل حدیث امام خمینی رضوان الله علیه و سایر کتب روایی گنجانده شده است. تنها شرطش این است که از دو لب معصوم علیه‌السلام صادر شده باشد و بس. ولی بدون استاد و مرشد به جایی نخواهی رسید. اگر خواستید با استاد اخلاق و عرفان آیت‌الله جرجانی صحبت کنید و از ایشان دستورالعمل بگیرید کافی است گوشی تلفن را بردارید و با شماره 32220851-051 تماس بگیرید. جلسات منزل استاد سی و چند سال است که در شب‌های پنج‌شنبه بعد از نماز مغرب و عشاء در مشهدالرضاعلیه‌السلام خیابان آیت الله بهجت 7-پلاک2/13 برگزار می‌شود که شما می توانید حضورا خدمت استاد برسید و از بیانات شیوای ایشان بهره ببرید.
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

گزارش جلسه منزل آقای قره باغی

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۱۶ ق.ظ


به نام خدا

دیشب پس از منزل آیت الله دستور به منزل آقای قره باغی رفتیم. جلسه منزل ایشان ماهی یک روز آن هم در شبهای دوشنبه اول ماه برگزار می‌شود. این جلسه چهارمین جلسه منزل ایشان بود که با زیارت عاشورا شروع و با سخنرانی استاد جرجانی و پذیرایی پایان یافت.

در این جلسه استاد در باره عمل صالح و دوری از حرف و لاف زدن با بهره گیری از آیات و روایات سخنرانی نمودند.

یکی از روایات این بود: قال علی امیرالمؤمنین علیه‌السلام: الشرف عندالله سبحانه بحسن الاعمال لا بحسن الاقوال. «میزان الحکمه- ح14260» یعنی: شرافت در نزد خداوند متعال به وسیله اعمال خوب است نه به و سیله سخنان زیبا و فریبنده.

عمل انسان باید سخنان او را تأیید کند و گرنه صحبت خوب را حتی شیاطین و فراعنه و دزدان هم دارند.

در این زمینه استاد به دو داستان اشاره فرمودند:

1- کاروانی در جایی در حال حرکت بود که دزدان به آن یورش بردند و تمام اموال اهل آن کاروان را غارت کردند. رسیدند به یکی از بارها که مربوط به یک بنده خدا بود. سر کرده دزدان از صاحب اموال پرسید: چرا بر روی اموالت بسم الله و آیة الکرسی نوشته‌ای؟ گفت: زیرا به ما گفته‌اند هرگاه روی اموالتان بسم الله و آیةالکرسی بنویسید دیگر از دستبرد راهزنان محفوظ خواهند ماند. اما حالا می‌بینم این هم فایده نداشت.

سر کرده دزدان دستور داد فوراً تمام اموال آن بنده خدا را به او برگردانند. هرچه دزدان اصرار کردند قبول نکرد و اظهار داشت: ما دزد اموال مردم هستیم نه دزد عقایدشان. اگر اموال این بنده خدا را بدزدیم اعتقاداتش از بین می‌رود. و به دستور او تمام اموال آن شخص را به او برگرداندند.

2- طلبه ای از راه اسدآباد همدان برای ادامه تحصیل به سوی نجف با جمعی حرکت می‌کرد. اتفاقا دزدان به آنان حمله ‌کردند و همه اموالشان من جمله یک کتاب این طلبه را نیز ‌دزدیدند.

طلبه بیچاره به دزدان گفت: هرچه از اموال من برداشتید مال خودتان، ولی لطفاً آن کتاب مرا به من بدهید. آخر آن کتاب به درد شما نمی‌خورد. به حرفش گوش نمی‌کنند و می‌گویند رئیس ما به ما دستور داده که همه اموال شما را بگیریم. می‌پرسد رئیس شما کیست؟ و آنان اشاره به جای دیگری می‌کنند و می‌گویند آنجاست. به سراغ رئیس دزدان می‌رود تا از او خواهش کند که کتابش را پس بدهد. می‌بیند وی مشغول نماز شب است. رئیس دزدها وقتی نمازش تمام می‌شود از آن طلبه می‌پرسد اینجا برای چه آمدی؟ طلبه می‌گوید قبلاً برای یک کار ولی حالا برای دو کار. اولین کار من این است که دستور بدهید کتاب مرا به من برگردانند. دوم اینکه تعجب می‌کنم هم دزدی می‌کنی و هم نماز شب می‌خوانی. یا دزدی کن و یا نماز شب بخوان. دزد می‌گوید دستور می‌دهم کتابت را به تو برگردانند. و اما علت اینکه من هم نماز می‌خوانم و هم دزدی می‌کنم این است که نمی‌خواهم همه پل‌های پشت سرم را خراب کنم. گریه هم وقتی دعوا می‌کند با یک دست دعوا می‌کند و یک دست دیگر را برای آشتی می‌گذارد.

آن طلبه کتابش را پس می‌گیرد و به نجف می‌رود و مشغول تحصیل می‌گردد.

یک روز هنگامی که در حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام مشغول زیارت بود همان دزد را می‌بیند که سر به دیوار حرم گذاشته و سخت مشغول گریه و زاری است. می‌رود جلو و پس از سلام و علیک می‌گوید: گردنه‌های اسدآباد کجا و حرم حضرت علی علیه‌السلام کجا؟ سرکرده دزدان می‌گوید تو مرا از کجا می‌شناسی؟ می‌گوید من همان طلبه‌ای هستم که کتابش را دزیدیدی و با خواهش یرگرداندی و آن حرف‌ها را به من زدی. می‌گوید: من که گفتم تمام پل‌های پشت سرت را خراب نکن. بالاخره توفیق توبه نصیبم شد و نماز شبم مرا نجات داد و اموال مردم را به یکی از مجتهدین دادم تا از طرف صاحبانش صدقه دهد و خودم هم به اینجا آمدم.

بنابر این آنچه در درگاه پروردگار ارزش دارد عمل است و حرف تنها فایده ندارد. 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۸
مرتضی آزاد

نظرات  (۲)

سلام.
از اینکه از سایت بنده بازدید کردید سپاسگزارم.وبلاگ شما را به طور کلی مرور کردم اینکه مستعد برای ارتقا از مسیر معنویت هستین بسیار قابل تقدیر است اما در نظر داشته باشید مدیریت اشتباه نسل فعلی موجبات دین گریزی عموم مردم خصوصا جوانان را فراهم کرده اگر حرفی برای کمک به دین پیامبر و اهل بیت عصمت وطهارت ایشان داریم بهتر است در لفافه و چهره سلایق امروزی به مردم منتقل کنیم تا ضمن دیدار از سایت و وبلاگ ما اثر مورد نظرمان در ذهن آنها باقی بماند .
درپناه خدا
مهاجر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">