سکوت برتر است یا کلام؟
بسم الله الرحمن الرحیم
به راستی سخن گفتن برتر است یا سکوت کردن؟
جواب امام سجاد علیهالسلام
سُئل علی بن الحسین علیهالسلام عن الکلام و السوت أیهما أفضل؟ فقال علیهالسلام: لکل واحد منهما آفات فإذا سلما من الآفات فالکلام أفضل من السکوت. قیل: کیف ذلک یا ابن رسول الله!؟ قال: لأن الله عزوجل ما بعث الأنبیاء و الأوصیاء بالسکوت إنما بعثهم بالکلام و لا استحقت الجنة بالسکوت و لا استوجبت ولایة الله بالسکوت و لا توقیت النار بالسکوت، إنما ذلک کله بالکلام، ما کنت لأعدل القمر بالشمس إنک تصف فضل السکوت بالکلام و لست تصف فضل الکلام بالسکوت. «بحارالانوار، ج68، ص274».
از امام زین العابدین علیهالسلام سؤال شد که کدامیک از سخن گفتن و سکوت کردن برتر است؟ حضرت فرمود: هرکدام از این دو آفاتی دارند، و اگر هردو بدون آفت باشند سخن گفتن از سکوت برتر است. عرض شد: چرا؟ فرمود: چون خدای تبارک و تعالی پیامبران و اوصیاء را به سکوت مبعوث نکرد، بلکه آنان را با سخن گفتن مبعوث کرد و با سکوت کسی مستحق بهشت نمیگردد و هیچکس با سکوت شایستگی ورود به ولایت الهی را پیدا نمیکند، و با سکوت نمیشود از آتش جهنم پرهیز نمود، همه اینها با سخن گفتن تحقق مییابد، من درصدد این نیستم که ماه را همطراز خورشید قرار دهم تو در مورد برتری سکوت بر سخن گفتن صحبت میکنی ولی از برتری سخن گفتن بر سکوت سخن نمیگویی.
منظور حضرت این است که اولاً انبیاء و اوصیاء برای انذار و بشارت مردم از زبان خویش بهره میگرفتند و بدون سخن گفتن نمیتوانستند این مهم را انجام دهند، و برای ورود به بهشت ادای شهادتین لازم است و مردم هم با پذیرش سخن انبیاء و شهادتین تحت ولایت الهی قرار میگیرند، و با برائت و بیزاری از ولایت شیطان انسان از آتش جهنم نجات پیدا میکند، در نتیجه هرجا گفته میشود سکوت برتر از کلام است مقصود جایی است که صحبت کردن آفتی داشته باشد و الا سخن حق و سنجیده و بهجا از سکوت برتر است.
شش عمل برای بهشتی شدن
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: تقبَّلوا لی بستِّ خصالٍ أتقبَّل لکم بالجنة، إذا حدثتم فلاتکذبوا، و إذا وعدتُم فلاتُخلفوا، و إذا ائتُمنتم فلا تخونوا، و غُضّوا أبصارَکم، و احفظوا فروجَکم، وَ کُفّوا أیدیَکم وَ ألسنتَکم. «بحارالانوار، ج68، ص286».
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شش عمل را برای من قبول کنید تا برایتان بهشت را بپذیرم، هرگاه سخن گفتید دروغ نگویید، و هرگاه به کسی وعده دادید خلف وعده نکنید، و هرگاه امانتی به شما سپرده شد در آن خیانت نکنید، و چشم خود را از آنچه برایتان حرام شده پایین بیندازید، و دامن خود را حفظ کنید که به حرام آلوده نشود، و دستها و زبانهایتان را کنترل و مهار کنید.
بیست و شش سال تمرین سکوت!
آیتالله سید محمد حسینی همدانی صاحب تفسیر «انوار درخشان» میفرمود:
در مدرسه قوام حجره داشتم، مطلع شدم مرحوم آقای قاضی تبریزی در گوشه تنگ مدرسه حجره کوچکی اختیار کرده و من از این کار تعجب کردم، بعد معلوم شد ایشان به علت تنگ بودن منزلشان و نیز کثرت عیال و اولاد، فراغت بال برای تهجد و عبادت و خلوت نداشتند؛ در طول دوران تحصیل در مدرسه قوام، شبی را ندیدم که مرحوم قاضی به آرامش و خواب و استراحت بگذارند و شبی را بدون ناله و گریه به سر بیاورد.
در این مدت نزدیکی با مرحوم قاضی، حالات و جریاناتی از ایشان میدیدم که در عمرم جز در مرحوم نائینی و اصفهانی، در شخص دیگری ندیده بودم. او را چنین یافتم که در تمام رفتار و اخلاق اجتماعی و خانوادگی و تحصیلی خود غیر از همه کسانی بود که من از نزدیک در درس آنها و یا در کنار آنان تحصیل میکردم.
مخصوصاً او را دائمالسکوت و الصمت مییافتم. احیاناً از دادن پاسخ نیز طفره میرفت و گاهی احساس میکردم که برای او پاسخ دادن بسیار سخت است تا اینکه تصادفاً به نکتهای برخوردم که بسیار توجه مرا جلب کرد و آن هم این بود که داخل دهان مرحوم قاضی کبود رنگ بود، از استاد پرسیدم علت چیست؟
ایشان مدتها پاسخم نداد بعدها که خیلی اصرار کردم و عرض کردم که به جهت تعلیم میپرسم و قصد دیگری ندارم، باز به من چیزی نفرمود تا اینکه روزی در جلسه خلوتی فرمودند:
آقا سید محمد! برای طی مسیر طولانی سیر و سلوک، سختیهای فراوانی را باید تحمل کرد و از مطالب زیادی نیز باید گذشت؛ آقا سید محمد! من در آغاز این راه در دوران جوانی برای اینکه جلوی افسارگسیختگی زبانم را بگیرم و توانایی بازداری آن را داشته باشم، بیست و شش سال ریگ در دهان گذارده بودم که از صحبت و سخن فرسایی خودداری کنم، اینها اثرات آن دوران است! «پایگاه تبیان».