یازده نکته اخلاقی از امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا
مدارا کردن با دیگران و سر سازش داشتن نشانۀ عقل است. عقل کامل را لُب می گویند. انسان نارسائی هایی که دیگران دارند را تحمل کند. کج فکری های دیگران را تحمل کرده و زود عصبانی نشود. زود نرنجد. زود رنجی علامت کِبر است. کسانی که زود ناراحت می شوند و قهر می کنند کِبر درونی دارند. کسی که تواضع دارد دیر ناراحت می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
در دعایی که امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا مقابل لشکر دشمن دست به سوی خدا دراز می کند و با معبود خودش راز نیاز می کند و این دعا در ضمن این که یک مناجات و استمداد است، نکات مهم اخلاقی و اعتقادی هم هست. این آخرین دعاهای ابی عبدالله علیهالسلام است حضرت در این دعا میفرماید:
اللَهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی کُلِّ کَرْبٍ، وَ أَنْتَ رَجَآئِی فِی کُلِّ شِدَّه، وَ أَنْتَ لِی فِی کُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِی ثِقَه وَ عُدَّه. کَمْ مِنْ هَمٍّ یَضْعُفُ فِیهِ الْفُؤَادُ، وَ تَقِلُّ فِیهِ الْحِیلَه، وَ یَخْذُلُ فِیهِ الصَّدِیقُ، وَ یَشْمُتُ فِیهِ الْعَدُوُّ؛ أَنْزَلْتُهُ بِکَ، وَ شَکَوْتُهُ إلَیْکَ، رَغْبَه مِنِّی إلَیْکَ عَمَّنْ سِوَاکَ؛ فَفَرَّجْتَهُ عَنِّی، وَ کَشَفْتَهُ، وَ کَفَیْتَهُ. فَأَنْتَ وَلِیُّ کُلِّ نِعْمَه، و َصَاحِبُ کُلِّ حَسَنَه، وَ مُنْتَهَی کُلِّ رَغْبَه:
پروردگارا! در هر غم و اندوهی تو پناه منی، و در سختیها امید من میباشی، هر مشکلی که به من رو آورد پشت و پناهی جز تو نمیشناسم. خدایا! چه بسیار اندوهها و مصیبتها که دلها از تصوّر آنها به لرزه در میآید و مغزها راه چاره را گم می کند و در آن مصیبت ها دوستان هم انسان را تنها می گذارند به دست ذلت می سپارند و به بدگویی می پردازند اما به درگاه تو آمده ام و غم خود را برایت بازگو کرده و از آن به نزد تو شکایت کرده ام. از همگان بریده ام و به تو امید داشته ام و با لطف و کرم خود گرفتاری ام را بر طرف ساخته ای. در کارم گشایش داده ای. خداوندا! تو ولّی هر نعمتی هستی و صاحب هر حسنه و منتهای امید و آرزوی بندگان می باشی.
امام حسین علیهالسلام بعد از مناجات با اهل البیتشان وداع می کند و در این وداع هم درس اخلاق و توحید و عرفان می دهد و این مناجاتهای صبح عاشورای ابی عبدالله علیهالسلام است.
و در دعای وداع می فرمایند: استعدوا للبلاء و اعلموا ان الله حافظکم و حامیکم. و سینجیکم من شر الاعداء و یجعل عاقبة امرکم الى خیر. و یعذب اعادیکم بانواع البلاء، و یعوضکم الله عن هذه البلیة بانواع النعم و الکرمة. فلا تشکوا و لا تقولوا بالسنتکم ما ینقص من قدرکم؛ آماده بلا بشوید برای تحمل مصیبت ها و بدانید که خداوند نگهبان و حافظ شماست و به زودی شما را از شر دشمنان نجات خواهد داد و سرانجام کارتان به نیکی خواهد بود و خداوند دشمن شما را به انواع عذاب ها شکنجه خواهد داد و در مقابل این بلاها به شما انواع نعمت ها و احترامات و کرامت ها اهدا خواهد فرمود. پس، از رنج و شکنجۀ خود شکایت نکنید و سخنی به زبان نیاورید که از ارزش و قدر و شأنتان کاسته شود.
نکات اخلاقی هم بیان می کند. یازده مطلب است؛
قال الامام الحسین علیهالسلام: اَلصدقُ عِزٌّ، والْکِذْب عجزٌ، والسرُ أَمانَۀٌ، والْجِوار قَرابۀٌ، والْمعونَۀُ صداقَۀٌ، والْعملُ تَجرِبۀٌ، والْخُلْقُ الْحسنُ عِبادةٌ، والصمت زینٌ، والشُّح فَقْرٌ، والسخاء غِنی، والرِّفْقُ لُب. «فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیهالسلام، ص826، ش858»
راستگویی موجب سر افرازی است. صداقت عزت می آورد. دروغ ذلت و ناتوانی می آورد. فقر می آورد. فقر فکری و اقتصادی می آورد. صداقت غنا می آورد. راستی عزّت و شرف می آورد. انسان در تمام حالات و آنات باید راست بگوید. آنچه از وظایف و تکالیف الهی بر عهدۀ انسان واگذار شده است به عنوان یک مسلمان و شیعه، صادقانه به جا بیاورد. وقتی می گوییم شیعه هستیم، صادق باشیم. وقتی می گوییم مسلمانیم صادق باشیم. وقتی می گوییم عاشق امام زمانیم، دلدادۀ امام حسینیم، صادق باشیم. اسرار مردم را حفظ کردن امانت است. اسرار زندگی مردم را حفظ کردن امانت است. این زیباست. مخصوصاً این سرّ نگه داشتن از درون زندگیهایمان، از رابطۀ زناشویی و بین زن و شوهرها حفظ بشود زیباست. زن امانت دار شوهر و اسرار خانۀ شوهر باشد و مرد هم عزت و احترام زن را حفظ کند. نقص ها و عیب ها و ایرادهای او را هم تحمل کند و در صدد اصلاح هم باشند. آماده بشویم همه برای خانۀ گور، فردای محشر، پای میزان اعمال، خودسازی را جدّی بگیریم. زندگی فریبمان ندهد. از خدا غافل نشویم، از خودسازی غافل نشویم. تشیّع و شیعه بودن را فقط یدک نکشیم. وارد مرحلۀ عمل بشویم. از ادعاها بگذریم. مرگ و رفتن از این عالم را جدی بگیریم. فشار قبر و میزان اعمال را جدی بگیریم.
امام می فرماید: همسایگی یک نوع خویشی و قومیّت است. حرمت همسایه و احترام او را نگه داشتن قرابت است. کمک کردن به یکدیگر نشانۀ صداقت است. همۀ ما باید کمک یکدیگر و معین هم باشیم. زن نسبت به شوهر و شوهر نسبت به زن. پدر نسبت به فرزند، فرزند نسبت به پدر، کمک کنیم. پدر با تأمین معیشت زن و فرزند. تلاش کردن برای رفاه و آسایش زن و فرزندش. فرزند هم با احترام به والدین و نگه داشتن حرمت آنها. گوش کردن به نصایح والدین. پدر و مادر را نرنجاند. اذیت نکند،اینها صداقت را نشان می دهد و یک نوع کمک است.
ائمۀ ما از ما تقاضای کمک میکنند. ولی چه کمکی؟! می فرمایند: با تقوی و صداقت، اخلاق و ادب و عبادتان ما را کمک کنید. اگر ادعاّی دوستی می کنیم؛ همدیگر را کمک کنیم. آنچه که باعث رنجش یکدیگر می شود مخصوصاً در محیط زندگی انجام ندهیم. زندگی ها را تلخ نکنیم. خدا شاهد است تلخ کردن زندگی در کام یکدیگر تلخی مرگ را به دنبال دارد. هرچه در زندگی اوقات هم را تلخ کنیم و برنجانیم تلخی مرگ در کام بیشتر و تلخ تر است.
در روایات رسیده است حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام مُرده ای که پانصد سال قبل مُرده بود زنده کرد و از او سؤال کرد: مرگ در کام تو چگونه بود؟ گفت: تلخی مرگ پانصد سال است در کام من مانده است. تلخی مرگ خیلی بر من ناگوار است.
اگر می خواهیم مرگ در کام ما شیرین باشد، کام یکدیگر را تلخ نکنیم. همدیگر را نرنجانیم و دل یکدیگر را به درد نیاوریم.
این درس های اخلاق و ایمان و اعتقاد، این حرم ها و دعاها و روضه ها، این قرآن ها و اذکار، اگر ما را خوش اخلاق نسازد و زندگی های ما را با صفا نکند، چه سودی دارد؟! نکند که فردای قیامت ما هم که در این جلسات بودیم و در مجالس و روضۀ امام حسین علیهالسلام هستیم، ما هم که دم از اهل البیت می زنیم در آنجا دچار فشار قبر و بداخلاقی هایمان بشویم و این تلخی ها و ناراحت کردن های یکدیگر آنجا ثمرۀ بسیار تلخ و ناگواری دارد. آن وقت آن اراذل اوباش و بی دین ها هم همین باشند پس چه فرقی بین ما و آنها هست؟! فرمودند: کار به انسان تجربه می آموزد. زندگی ها باید برای ما تجربه باشد. نگاه کنیم ببینیم آنهایی که راه خدا، راه تقوی، را رفتند چه شد؟ آنهایی که روی خودشان کار کردند و اخلاق و ایمانشان را ساختند، عفّت و عصمتشان را درست کردند، قناعت در زندگی داشتند با آنهایی که رفتند دنبال تجملات، تشریفات و لهو و لعب و گناه، عاقبت کارشان چه شد؟ کجا رفتند کسانی که اهل معصیت و گناه بودند؟ امّا آنهایی که اهل تقوی بودند همیشه نامشان به خوبی برده می شود.
سعدیا! مرد نکو نام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکوئی نبرند
سپس فرمود: خوش اخلاقی عبادت است. و جای عبادت می نشیند. من نمی گویم جای عبادت های واجب می نشیند، جای روزۀ و نماز واجب می نشیند، نخیر. آنها به جای خودش. اما این عبادت های واجب باید اخلاق ما را خوب کند و به ما صبر بدهد. باید به ما حلم، اخلاص، عشق به عبادت بدهد. باید به ما حرُمت یکدیگر نگه داشتن را بدهد. باید عُقده ها و کینه ها را از دلمان دور کند. باید مَنّیت ها و عُجب، کبر، غرور را از ما بگیرد. اگر عبادت ها اینها را از ما نگیرد عبادت نیست. پس خوش اخلاقی عبادت است. خوش اخلاق شدن، خوش خُلق شدن نیاز به تمرین دارد. باید پا روی نَفس بگذارید.
برادران و خواهران! خودمان را به دین بسپاریم و خواسته هایمان را با دین مقایسه کنیم. خواسته های دلمان را با قرآن و نهج البلاغه تطبیق بدهیم. خداوند در قرآن سورۀ نساء، آیۀ 65 می فرماید: فلا و ربک لا یؤمنون حتى یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجاً مما قضیت و یسلموا تسلیماً؛ به خدایت ایمان نیاوردند و مسلمان نشدند زن و مرد مگر زمانی که در اختلافاتی که بین زن و شوهر، پدر و فرزند، دو تا دوست پیش می آید وقتی مراجعه کردند به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بدون چون و چرا بپذیرند. بدون رنجش و سختی بگویند: سمعاً و طاعتاً. چشم. مسلمانی همان جا فهمیده می شود. تشیع همان جا شناخته می شود که وقتی حکم خدا در باره ات قضاوت شد گر چه بر حسب ظاهر علیه تو هم بود تسلیم باشی. این طور نیست که هرجا به نفع خودمان شد قضاوت خوب بوده است و هر جائی که به نفعمان نشد پس این قضاوت بد است! نخیر. ما باید حق را از قرآن و دین بگیریم. یکی از نشانه های خوش اخلاقی همین است که انسان در مقابل حکم خدا تسلیم باشد. مطیع باشد. یقین، توکل، ادای امانت، نصیحت و موعظه پذیری هم خوش اخلاقی است.
کم حرفی زینت است. انسان هر حرفی را نباید بزند. بخل فقر است. خوب نیست که انسان نسبت به زندگی، خوراک، ماشین، طلا و جواهرات و لباس دیگران بخیل باشد. بُخل چیز بدی است و انسان را به جهنم می برد. داشتن بُخل هم خطرناک است چه برسد به اِعمال بخل. سخاوت و بخشندگی ثروت است. انسان گاهی از حقش هم باید بگذرد. وقتی انسان از حقش بگذرد کمال است. اگر جایی انسان حَقش را بگیرد که یک فرد معمولی شده است. امّا کمال در این است که گاهی انسان ممکن است در بگو مگو های زندگی حق هم با تو باشد ولی گذشت و عفو کنید. سخاوت و بخشش بی نیازی می آورد. رِفق لُب است، نشانۀ عقل است. مدارا کردن با دیگران و سر سازش داشتن نشانۀ عقل است. عقل کامل را لُب می گویند. انسان نارسائی هایی که دیگران دارند را تحمل کند. کج فکری های دیگران را تحمل کرده و زود عصبانی نشود. زود نرنجد. زود رنجی علامت کِبر است. کسانی که زود ناراحت می شوند و قهر می کنند کِبر درونی دارند. کسی که تواضع دارد دیر ناراحت می شود. کسانی که بزرگوارند و شرح صدر دارند. این یازده نکتۀ اخلاقی بود که امام حسین علیهالسلام فرمودند.
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته